هدفمند کردن یارانه ها و یا به خاک سیاه نشاندن مردم!
ا. م. شیری ا. م. شیری

دولت نئومحافظه کاران ایران بعد از مذاکرات اتمی به ۵+۱ و توافق بر سر غنی سازی بیشتر اورانیوم، بالآخره تسلیم شد و در اجرای مرحله به مرحله تحمیلات امپریالیسم، طرح و یا برنامه ای را تحت عنوان «هدفمند کردن یارانه ها» به اجرا می گذارد. این طرح که هم اینک در مجلس ”قانونگذاری“ رژیم ایران در دست بررسی است، فکر بکر خودشان نیست. این طرح، شوک درمانی است و مهمترین اصل طرح تحمیلی سه نهاد مالی امپریالیستی ــ بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی ــ برای ترویج گرانی و افزایش میزان تورم اقتصادی در کشورهای حاشیه ای می باشد. این برنامه مالی نئولیبرالی، قبلا از ایران در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله در اتحاد شوروی بدست باند تبه کار گارباچف- یاکوفلیوف- یلتسین و دیگر کشورهای اروپای شرقی به اجرا گذاشته شد و موجب خانه خرابی بنیانی مردم همه آن کشورها گردید. باند دست آموز و خیانت کار گارباچف- یاکوفلیوف- یلتسین، طبق رهنمودهای مستقیم جرج سورس و جفری ساکس، به ترتیب، مشاوران اقتصادی گارباچف و یلتسین، با ”آزاد“ کردن قیمتهای ثابت چند ده ساله و حذف سوبسیدها، فشار مالی غیر قابل تصور و تحملی را بر مردم این کشور وارد آوردند و برای آرام کردن مردم شوک زده، همین طرح پرداخت یارانه های نقدی را که امروز حاکمیت نئوکنسرواتهای ایران هم در پی اجرای آن هستند، مطرح و ”محاسن و فواید“ آن را در بوق و کرنا تبلیغ کردند.

طبق این طرح، نرخ مواد مولد انرژی، سوخت و مایحتاج ضروری مردم، به سطح «قیمت های بین المللی» رسانده شد، فعالیت اکثریت موسسات و صنایع تولیدی متوقف گردید و... چنان فقر و گرسنگی مفرطی بر خلقهای این کشور تحمیل گردید که در اثر آن، هزاران هزار نفر چاره خود را فقط در خودکشی یافتند.

خائنان دست پرورده امپریالیسم که از نیمه دوم دهه ٨۰ بطور کامل بر ارگانهای رهبری اتحاد شوروی مسلط شدند، به عوامفریبی گسترده ای دست زده و ضمن اجرای این طرح و یا برنامه ضد انسانی نهادهای مالی امپریالیستی، پرداخت یارانه های نقدی را به مردم، از جمله، به خانواده های پر اولاد و کم درآمد وعده دادند. به بهانه اجرای همین وعده ها، چند ماهی هم مردم را در صفهای بسیار طویل ارائه مدارک به ادارات ذیربط دولتی نگاه داشتند. صرفنظر از اینکه، در بودجه دولت پولی بدین منظور در نظر گرفته شده یا نشده بود، اما، منهای موارد معدود و کلا استثنائی، هیچوقت به اجرا در نیامد. به ترتیبی که بعد از تثبت این طرح، نه دولت به فکر پرداخت یارانه نقدی بود، نه مردم بدنبال دریافت یارانه نقدی رفتند و نه، سیستم «قیمت بدو، من بدو» متوقف شد. کما اینکه،  علاوه بر افزایش مداوم قیمتها در طول تمام این سالها، درعرض همین دو ماه اخیر سال جاری، بدون اینکه تغییری در دستمزدها داده شود، قیمت برق، گاز و استفاده از مترو، به ترتیب، اولی، دو و در دو مورد دیگر، سه برابر (٢۰۰ درصد و ٣۰۰ درصد) افزایش داده شد.

آنچه که امروز تحت بهانه «هدفمند کردن یارانه ها» در ایران اتفاق می افتد، ثابت می کند که، حاکمیت نئومحافظه کاران اسلامی ایران، تحت رهبری ولایت مطلقه جناب سید علی خامنه ای، برغم شعارها هوچی گرانه ضدآمریکائی و ضدصهیونیستی، بالاخره زیر فشارها، تهدیدها و اولتیماتومهای مستمر دول بزرگ امپریالیستی پرچم سفید برافراشته و تصمیم خود را برای خانه خراب تر کردن هرچه بیشتر مردم استبدادزده ایران گرفته اند.

اگر چه موضوع تسلیم حاکمیت نئومحافظه کاران ایران در مقابل امپریالیسم، از ماهیت سرمایه دارانه این رژیم، صرفنظر از اینکه همچنان بر پسوند اسلامی آن اصرار داشته باشند یا نه، ناشی می شود ولی، جریان موسوم به «جنبش سبز» نیز، نقش کاتالیزاتور و تسریع کننده بغایت شدیدی در این امر ایفاء کرد. «موج سبز»، ماهیتا یک جریان کاملا ارتجاعی مذهبی- نئولیبرالی وابسته به جناح نئولیبرالی شکست خورده سرمایه داری جهانی است که، بعد از انتخابات مدیریت شده دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، به حمایت از برنامه های ضد ایرانی امپریالیسم قد برافراشت و بموازات تهدیدات دائمی و تبلیغات دروغین امپریالیسم پیرامون برنامه اتمی ایران، اعتراضات گسترده مردم را به بیراهه بس خطرناک تری کشانید و امر مبارزات آزادیخواهانه و عدالت جویانه را منحرف ساخت.   

رژیم اسلامی حاکم بر ایران با «هدفمند کردن یارانه ها»، نه تنها سودی به مردم کشور نخواهد داد حتی، آینده استقلال و تمامیت کشور را در هاله ای از ابهام و نگرانی فرو خواهد برد. با اجرای این طرح ضد انسانی، کار مردم ایران و مبارزان پیشرو آن سخت تر شده، فقیران، فقیر تر و دزدان ثروتهای کشور و مردم، فربه تر خواهند شد. عامه مردم، بویژه اقشار پائینی جامعه بشدت آسیب خواهند دید و با شرایط زندگی و معیشتی فاجعه باری رو برو خواهند شد. فساد نهادها و مقامات دولتی، بیکاری، اعتیاد، فحشاء و دیگر مصایب اجتماعی، ابعاد فوق العاده خطرناکی خواهد گرفت. فاجعه مردم شوروی، اروپای شرقی و حتی احتمالا، فاجعه قطعه- قطعه کردن اتحاد شوروی و یوگسلاوی، در مقیاس ایران تکرار خواهد شد.

درست به همین سبب که رژیم خفقان و ترور اسلامی ایران در مقابل امپریالیسم زانو زده و بدلایل بسیاری دیگر نیز در داخل کشور، اعتبار و مشروعیت خود را از دست داده و اندک راههای تنفس مردم را نیز مسدود می کند،، افشای هر چه گسترده تر اهداف و برنامه های ضد ملی رژیم و سازماندهی مبارزات مردم برعلیه کل نظام، می تواند و باید برنامه حداقل و مشترک همه نیروهای مترقی و پیشروان مبارزات آزادیخواهانه و عدالت جویانه کشورمان باشد.

چهارم آبان ۱٣٨٨


October 26th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی